جمعی از شاعران کشور تازه‌ترین شعرهای خود را به بیان شمه‌ای از درد و رنج مردم غزه اختصاص داده و جنایات رژیم صهیونیستی را محکوم کردند.

غزه این روزها چه غمگین است…

جمعی از شاعران کشور همزمان با دور جدید وحشی‌گری رژیم صهیونیستی در غزه و کشتار مردم بی‌گناه و بی‌دفاع از جمله کودکان، به این وقایع تلخ و تکان‌دهنده واکنش نشان داده و با زبان شعر، این جنایات را محکوم کردند. تعدادی از این سروده‌ها را می‌توانید در ادامه بخوانید:

کمیل کاشانی: 

داغ بر سینه‌ام چه سنگین است

غربت غزه و فلسطین است 

شده یک شهر، تلّی از آوار

غزه این روزها چه غمگین است 

فصل‌ها در تصرف پائیز

باغ‌ها پایمال گلچین است

کوچه‌ها از شهید لبریز و 

خاک از خونشان گل‌آذین است 

مردم بی‌پناه را کشتن

این چه رسم و مرام و آئین است؟!

صبر این مردم ستمدیده 

لایق بی‌شمار، تحسین است 

زخمشان را دعای ما به یقین 

باعث التیام و تسکین است 

ظلم آل یهود بر اسلام – 

کینه صهیونیست، دیرین است 

به خدای حسین، با این قوم 

بستن عهد صلح، ننگین است

حرف‌هاشان فریب و نیرنگ است 

وعده‌هاشان همه دروغین است

باید از پیکر زمین برداشت

غده‌ای که عمیق و چرکین است 

بشنوید این پیام قرآن را 

وعده حتمی خدا این است:

پرچم عدل می‌رود بالا

پرچم ظلم رو به پائین است

آنچه از یادها نخواهد رفت 

شرح اندوهِ “دِیر یاسین” است 

ای شهادت “کمیل” را دریاب 

مرگ در راه عشق شیرین است

دنیا شده حیران، جهان تبدار غزه

ام البنین بهرامی:

شد مثنوی هر بیت پر تکرار غزه
خون می‌چکد از واژه‌ها، از قلب تاریخ
هر کودک آنجا، یک سند بر دار غزه
آتش گرفته دامن ایمان و غیرت
خاموشی عالم، شده اخبار غزه
در زیر بمب و تیر، گل پرپر شد و ریخت
ویران شده در خاک و خون، گلزار غزه
مادر به لالایی، غمش را می‌فشارد
خوابیده در خون، کودک بیمار غزه
این ننگ بر پیشانی تاریخ باشد
تا حشر، این غم، این همه آزار غزه
فریاد مظلومان به عرش حق رسیده
در سینه تاریخ شد مسمار غزه
اما هنوز این خاک، مردانش مقاوم
خون شهیدان مانده بر دیوار غزه
آید ز ره، با ذوالفقار حیدری باز
پایان دهد بر حال ناهموار غزه
برخیز ای منجی! که این خاک بهشتی
چشم انتظار توست، ای دلدار غزه!

احمد رفیعی 

عاشق کَُشی…

عاشقان را هرطرف بی‌جرم و بی حَد می‌کُشند

هرکه را باهرزبان از عشق دم زد می کُشند

از هراس اینکه او موسی شود_قوم یهود

هر کجا یک‌ غنچه دارد می‌شکوفد، می‌کشند

با بهانه، بی‌بهانه، هر طرف، بوجهل‌ها

هردم از یاران مظلومِ محمد(ص) می‌کُشند

تا مگر فریادِ حق خاموش گردد در زمین

با هجومِ تیغ از این فریادِ مُمتد می‌کُشند

تا نباشد بین خوبان، زشتیِ بدها، عیان

خوب‌های دهر را با شیوه‌ای بد می‌کشند

عاشقان را کُشته عشق از روز اول، غم چرا؟

کشتگان عشق را وقتی مُجّدَد می‌کشند

لینک کوتاه این خبر: https://sedaiehonar.ir/?p=12014

به اشتراک بگذارید

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *